تعداد بازدید: 2626

توصیه به دیگران 3

چهارشنبه 29 شهريور 1391-0:27

کم "لطفی" به موسیقی/لغو کنسرت عادی شده است

به بهانه لغو یا مجوز ندادن به کنسرت های موسیقی در مازندران/اصلاً برای اجرای کنسرت لطفی از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران مجوزی صادر نشده که لغو شده باشد/این که به محمدرضا لطفی و امثال او مجوز کنسرت داده نمی شود،ایراد است و این که گاه مجوز اعطایی هم لغو می شود ایراد بزرگ تر.


مازندنومه،سردبیر:برگزاری کنسرت(بهتر است بگوییم ندادن مجوز یا لغو کنسرت) در شهرستان ها از جمله بیشتر شهرستان های استان خودمان-مازندران-قصه پر غصه ایست که ربطی به دولت کنونی و اصولگرا ندارد و حتی در دولت اصلاح طلب هم بارها برگزاری کنسرت موسیقی-به ويژه کنسرت های پاپ- در مازندران لغو شد یا به آن مجوز داده نشد و خاطر علاقه مندان را آزرد.

از کنسرت های موسیقی پاپ و تلفیقی و مدرن می گذریم که مخالف زیاد دارد و اجرای آن خط قرمز و تابو شده است،ولی مدت هاست که برگزاری موسیقی سنتی و اصیل ایرانی نیز در تعدادی از شهرهای مازندران با اما و اگرهایی روبه رو می شود؛تا جایی که پیش تر هنرمند ساروی-سید عبدالحسین مختاباد-هم از این که از سال 1375 تاکنون نتوانسته در شهرش کنسرت بدهد،گلایه کرد!

*موسیقی در محاق

علي رغم اظهارات اميدوارکننده برخی مديران ارشد استان مازندران در نشست های خود با خبرنگاران و گرفتن ژست هنرمندانه و طرفدار هنر موسیقی، هنوز به کنسرت ها با دیده شک و نوعی مشکل نگریسته می شود و تنها برگزاری کنسرت موسیقی مازندرانی است(که البته بعد از عبور از هفت خوان هایی) اجازه اجرا پیدا می کند.

پایگاه خبری مازندنومه آذرماه سال گذشته بین مخاطبانش نظرسنجی ای را انجام داد که بیشترین تعداد یعنی نزديک به 30 درصد از شرکت کنندگان در آن نظرسنجي برپايي کنسرت زنده موسيقي مازندراني را خواستار شده بودند و اعلام کردند از ميان اقلام متفاوت فرهنگي،ترجيح مي دهند به تماشاي کنسرت زنده موسيقي محلي بروند.

یادمان نرفته که در سال 89 اداره فرهنگ و ارشاد یکی از شهرهای ساحلی استان، از دادن مجوز به يک برنامه ويژه کودکان نيز خودداري کرد!

در چند ماه گذشته هم کنسرت‌ گروه‌های قمر،خواجه امیری و شهنازی در شهرهای همدان،نور و کرمان لغو شد.

*لطفی،آهنگ سازی وطن پرست

تازه ترین نمونه داستان دنباله دار برگزار نشدن کنسرت در مازندران،به تور استاد محمدرضا لطفی مربوط می شود؛هنرمند پیشینه دار و صاحب سبکی که حداقل یکی از تصنیف های ساخت او را همه ایرانی ها دوست دارند:سپیده(ایران ای سرای امید) که با صدای استاد محمدرضا شجریان جاودانه شد.

محمدرضا لطفی در سال ۱۳۲۵ در شهر گرگان به دنیا آمد. وی به مدت پنج سال در هنرستان موسیقی به آموختن موسیقی پرداخت و موسیقی را نزد استادانی چون علی اکبر شهنازی، حبیب الله صالحی فراگرفت.

پس از پایان هنرستان به دانشکده موسیقی راه یافت و به تکمیل آموخته‌هایش پرداخت. در این زمان از دیگر استادان نیز بهره جست که می توان به این نام ها اشاره کرد: نورعلی برومند، عبدالله دوامی،سعید هرمزی و سایر استادان دانشکده موسیقی.

محمدرضا لطفی در سال ۱۳۴۳ جایزه نخست موسیقی‌دانان جوان را نیز کسب کرد.

به نوشته همشهری آنلاین،لطفی در جشنواره موسیقی جشن هنر ۱۳۵۴در شیراز به همراه محمدرضا شجریان و ناصر فرهنگ‌فر به اجرای راست پنجگاه پرداخت که بسیار مورد توجه قرار گرفت.

در سال ۱۳۵۳ به عضویت گروه علمی دانشکده موسیقی درآمد و در همین سال همکاری خود را با رادیو آغاز کرد. به مدت یک سال و نیم به عنوان مدیر گروه موسیقی دانشکده موسیقی هنرهای زیبای تهران به کار مشغول شد و پس از آن از این سمت استعفا کرد.

در سال ۱۳۵۴ گروه شیدا را راه اندازی کرد و به همراه گروه عارف به سرپرستی حسین علیزاده به بازخوانی و اجرای دوباره آثار گذشتگان پرداخت.

کانون موسیقی چاووش را با همکاری هنرمندانی مثل حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، علی اکبر شکارچی و ... راه‌اندازی کرد و در طی یک فعالیت چشمگیر آثاری از این گروه به جای ماند که به گفته بسیاری از استادان از بهترین کارهای موسیقی ایران به شمار می‌روند.

پس از انحلال چاووش بعد از سفرهای زیادی که برای کنسرت به ایتالیا، فرانسه و آلمان کرد، در سال ۱۳۶۵ به آمریکا رفت.

علاوه بر کنسرت‌های متعدد در سراسر آمریکا، مرکز فرهنگی هنری شیدا را در واشنگتن تاسیس کرده است.

او چند سال پیش،پس از سال‌ها دوری از وطن به ایران بازگشت و در مکتب خانه میرزا عبدالله به تدریس علاقه مندان موسیقی مشغول است.

*بابلسر به مثابه بابل

چندی پیش رسانه ها خبر دادند که محمدرضا لطفی به همراه گروه موسیقی همنوازان شیدا به خوانندگی علیرضا فریدون پور 25 تا 27 شهریور در شهر ساری به صحنه می رود.

این آهنگساز و نوازنده تار همچنین 29 تا 31 شهریور در شهرستان آمل،1 تا 3 در شهرستان قائم شهر و 5 تا 7 مهرماه در بابلسر کنسرت خواهد داد.

به نوشته هنرآنلاین،تمامی این كنسرت ها با همكاری موسسه های خصوصی بومی استان مازندران سازماندهی شده است و با وجود تلاش بسیار موسسه ها و سازمان دهندگان این تور،برای اجرای کنسرت در شهر بابل مجوز اجرا صادر نشد.

اما اوایل این هفته مسئول روابط عمومی تور کنسرت محمدرضا لطفی در مازندران اعلام کرد: گروه‌ همنوازان شیدا از 7 ماه پیش تدارک یک تور موسیقی برای استان مازندران دیده بود و با اینکه برگزاری کنسرت در شهرستان‌ها توجیه اقتصادی ندارد ولی موظف به برگزاری این کنسرت شد.

وی با اشاره به اینکه در این تور قرار بود در شهرستان بابل نیز اجرا داشته باشند، افزود: شهر بابل از نظر برگزاری کنسرت شهری است که حاشیه‌های زیادی دارد و امکان برگزاری کنسرت در آن بسیار سخت است.

شهر ساحلی بابلسر همچون شهرهای غرب استان که در برخورد با این پدیده هنری باز و منعطف برخورد می کنند، پیش تر محلی برای برگزاری کنسرت ها بود و همواره بدون مشکل کنسرت‌هایش را برگزار می‌کرد،اما این بار حاشیه ساز شد و لطفی نتوانست در این شهر کنسرت بدهد.

این جا بود که محمدرضا لطفی تیغ تیز انتقادش را به سوی وزیر گرفت و گفت:آیا دولت ما مرکز تصمیم گیر واحد ندارد؟ آیا وزیرارشاد قادرنیست این گونه مسائل را در چهار چوب یک اساسنامه واحد به اجرا درآورد؟

*مجوزی صادر نشده که لغو شده باشد

پس از این انتقادها و رسانه ای شدن لغو مجوز کنسرت استاد لطفی در بابلسر،روابط عمومی ارشاد مازندران با چند روز تاخیر توضیحی را برای رسانه ها ارسال و اعلام کرد:متأسفانه به رغم مجوزهای صادر شده برای اجرای این گروه در مازندران و در شهرهای ساری، آمل و قائمشهر، خبری در رسانه های داخلی انعکاس یافت که با واقعیت هم سویی ندارد.

«کنسرت محمدرضا لطفی در بابلسر لغو شد» عنوان خبری است که در برخی رسانه های کشور انعکاس یافته است،این در حالی است که به گفته این روابط عمومی اصلاً برای اجرای این گروه از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران مجوزی صادر نشده که لغو شده باشد.

بر اساس این خبر،اگر قرار بود به اجرای محمدرضا لطفی و گروه همراهش مجوزی داده نشود، در سه شهر مازندران هم شاهد برپایی این رویداد نبودیم.

*برای برگزاری کنسرت درگیری داریم

توضیح(توجیه) کوتاه ارشاد مازندران،چیزی از انتقادهای موجود نمی کاهد.این که به لطفی و امثال او مجوز کنسرت داده نمی شود،ایراد است و این که گاه مجوز اعطایی هم لغو می شود ایراد بزرگ تر که هر دو نمونه آن در استان ما بسیار اتفاق افتاده است.

جامعه ما به نشاط نیاز دارد و یکی از راه های تزریق شادمانی جمعی برگزاری همین کنسرت هاست؛در حالی که لغو کنسرت ها امری عادی شده است که کم تر توجهات را به سوی خود جلب می کند.

درست یک سال پیش-29 شهریور 90-بود که استاد جلال حیدری-مسئول انجمن موسیقی قائم شهر-در نشستی که خبرش در مازندنومه نیز بازتاب پیدا کرد،بیان داشت: نگرانی ما این است که فرزندان و و شهروندان ناسالمی داشته باشیم و با اجرای کنسرت های متعدد می توانیم نشاط را به جامعه بدهیم.

حیدری با اشاره به اینکه برای اجرای کنسرت سالن داریم اما نمی توانیم به راحتی کار کنیم ، یادآور شد: موانعی بر سر راه وجود دارد و بعضا در این رابطه با نیروی انتظامی درگیری داریم.


  • علی ذبیحیپاسخ به این دیدگاه 0 0
    جمعه 31 شهريور 1391-0:0

    بانهایت تاسف صحبت از شادی و نشاط و شکوفایی فقط نقل مجالس مسئولین است و چون به عمل کار برآید صحبت از حرف هایی می شود که توجیه و توضیح آن به درد توجیه کنندگانش می خورد. مطالب فوق دغدغه ی کسانی خواهد بود که اهل فرهنگ و هنر باشند نه فردی که به اقرار خودش وقتی در بالاترین جایگاه فرهنگی استان بود، بگوید من در طول زندگی خود موسیقی گوش نداده ام. آیا از افرادی این چنینی که تنها موسیقی را در نواهای تعزیه و نوحه خلاصه کرده اند انتظاری فراتر خواهد رفت. ظاهراً این ضرب المثل هنوز در مازندران زنده و پرکاربرد است. « مازرون انگیر ، مَئیج نَوونه ».

    • چهارشنبه 29 شهريور 1391-0:0

      خون می چکد از دیده در این کنج صبوری/
      این صبر که من می کنم افشردن جان است...


      ©2013 APG.ir